اتوبوس مایکروسافت

اوایل این ماه میلادی ، مایکروسافت اعلام کرد که سرویس حمل و نقل ویژه برای کارکنان خود در ردموندآمریکا راه اندازی میکند. این سرویس شامل اتوبوسهایی می شود که کارکنان شرکت را به محل کارشان رسانده و برمیگرداند. (لینک یک) (لینک دو)
البته نفس این کار چیز جدیدی نیست و در همین ایران خودمان هم از آن به طور وسیع استفاده میشود. تفاوت شاید در امکاناتی باشد که این سرویس در اختیار کارکنان در طول مسیر قرار میدهد. نمونه زیر مربوط به این اتوبوسها در چین است. (البته مطمئن نیستم چینی یا ژاپنی یا... هر چه هست مربوط به شرق آسیاست.)
مزایای این کار جدای سهولت رفت و آمد ، تقلیل استفاده از وسایل شخصی ، کاهش حجم سفرهای روزانه (وقتی که مایکروسافت حدود 390000 کارمند در ردموند دارد. این رقم کمی نیست.) و آودگی کمتر محیط زیست و مصرف کمتر منابع طبیعی است. اما...
اما طنز داستان این است که اگر قرار باشد همه پشت کامپیوترهایی بنشینند (همانند عکس بالا) و در شرکت هم همین روال ادامه یابد، آن وقت چه نیازی به حمل و نقل فیزیکی است؟ میتوان همین کارها را در خانه هم انجام داد.


رکوردی که قبل از اندازه گیری ، خورده شد (بزرگترین ساندویج دنیا)

امروز در اخبار نوشته بود که ساندویچی که قرار بود عنوان بلندترین ساندویج دنیا را کسب کند در حین اندازه گیری ، توسط مردمی که به سمت آن هجوم آورده بودند، خورده شد.
لینک اینجا (+)
خیلی متاسف شدم به حال خودمون که مگر چقدر قحطی و گرسنگی زیاد شده آن هم در شهر بزرگی مثل تهران که مردم نمی توانند چند لحظه صبر کنند و بعد هجوم ببرند.
اما بحث ، گرسنگی نیست. یک فرهنگی است که بعضی جاهای آن می لنگد.
میتوانم تصور کنم همسالان خودم را که برای خنده و شوخی آنجا بوده اند و بعد از آماده شدن، چند نفری هجوم برده اند محض خنده و مردم بیننده به خیال اینکه سهمشان زایل می شود، برای کمی ساندویچ هجوم برده اند.
البته میتوان این ساندویچ را به عنوان تنها رکوردی که قبل از اندازه گیری ، خورده شد ، در کتاب گینس به ثبت رساند.

خبر تکمیلی 1: از قرار معلوم این ساندویچ خیلی هم خوشبو نبوده و خیلی به دل شهروندان ننشسته است. همین باعث شده که کلی از آن پس از دستمالی (دهن-مالی) در گوشه و کنار رها شود. پس باید تیتر را از خورده شدن رکورد به عنوانی دیگر تغییر داد!

خبر تکمیلی 2: آن موقع عکسی از عملیات مردم غیور در دست نبود اما ...لینک 1 و لینک 2 و لینک 3 و
لحظه ناپدید شدن بزرگترین ساندویچ دنیا

و یک سوال!
اگر گفتید چرا از لحظه هجوم مردم برای خوردن ساندویچ، در سایتهای خبری ایرانی ، کمتر عکسی موجود است؟
جواب:
احتمالا عکاس عزیزهم در این فعالیت ارزشمند، شرکت فعالی داشته است!



سربازی و فرارمغزها

امروز کمی از صبح نگذشته بود که دیدم پسرعمه گرامی دست و پا افشان وارد مسنجر گردیده و خبر مسرت بخش کم شدن خدمت سریازی را اعلام نمودند. اینکه چقدر کم شدن آن مایه مسرت و خوشی است٬ نشان دهنده میزان موفقیت و علاقه مندی به چنین برنامه ای است !
البته باید اذعان نمود که سربازی عامل موفقیت تحصیلی بسیاری از جوانان این مرز بوم است که برای رسیدن به این موفقیت و در رفتن از آن مصیبت به جستجوی علم حتی در دورافتاده ترین کشورها و با تمام سختی ها ادامه میدهند و اگر به جای چند دوره تا دکترا٬ صد مرحله هم وجود داشت با کمال میل ادامه میدادند.
و در نهایت اینکه ٬ به طور خلاصه بخشی از آمار فرار مغزها ٬ به آمار فرار جانها از سربازی برمیگردد.

موسیقی٬ نوازندگی و خوانندگی

همیشه علاقه زیادی به موسیقی داشتم هرچند اولویت کارهای دیگر بدون اجازه و هماهنگی ! بالا رفته و این عزیز دل برادر چند وقتی است که مورد بیمهری قرار گرفته٬ اما این دلیل نمی شود وقتی میبینم بقیه خوب کار میکنند از آنها تعریف نکنم.
این آهنگ که شعرش مال شهریار قنبری است توسط یکی از فامیلهای با ذوق ٬ برایش آهنگ ساخته شده و خودش هم زحمت خواندنش را کشیده. حالا نمی دانم بازخوانی است یا کار نو. باید بپرسم!

پی نوشت: ماشالا بچه با استعداد است! آهنگ سازی و خوانندگی را خودش انجام داده است.




قضایای پرچم و عالم همسایگی

آقا برداشته توی استرالیا یک پرچم را سر یک میله ۵ متری علم کرده در کنار منزل (کمی کوتاه تر از اندازه یک ساختمان دو طبقه) و شهرداری به خاطر شکایت همسایگان به او تذکر داده که پرچم را پایین بیاورد. کلی به ایشان هم برخورده است که باعث سرافکندگی آن کسی است که گفته پرچم کشورم را پایین بیاورم واصلا در گزارش هم اشاره نشده که آیا این پرچم حریم خصوصی کسی را نقض کرده یا نه. به نحوی هم نوشته شده انگار توهین بزرگی به پرچم شده است.
مثل اینکه حریم خصوصی خیلی مهم است مگر اینکه به قضایای پرچم و ملیت ختم شود!

منبع

گوگل: آیا در شرایط مناسبی برای فرستادن ایمیل به سر می برید؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که از فرستادن ایمیلی پس از فرستاده شدن آن پشیمان شده اید. گوگل به تازگی سرویسی را به طور آزمایشی در جیمیل به راه انداخته است تا کارشما را راحت کند. این سرویس را که میتوان در ساعات نامناسب مانند آخر شبهای روزهای تعطیل یا غروب آن که همراه با مقادیر زیادی دل گرفتگی است(!!) فعال کرد، با پرسیدن چند سوال ریاضی اطمینان می یابد که شما در وضع درستی بوده و برای فرستادن ایمیل به قول معروف مغزتان درست کار میکند و پاره سنگ بر نمیدارد!


کاش این سرویس بتواند گسترش یافته و در تمامی تصمیم گیری های مهم جاهای مختلف از آن استفاده شود . آن وقت شاید عقلها کمتر پاره سنگ بر داشته و قبل از گرفتن تصمیم کمی فسفر می سوزاندند!
منبع



از پنجاه هزار تومان کروبی تا یک میلیون دلار راسل کرو


سایت یاهو بعد از هربار ورود شما به ایمیل تان، به زور شما را به زیارت صفحه اول خود می برد. امروز که مشغول این زیارت اجباری بودم، اخباری در مورد راسل کرو (هنرپیشه) نوشته بود که نشان میداد، ایده 50000 تومانی کروبی به آمریکا نیز رسیده است، البته ارزش آن تا 1 میلیون دلار ترقی کرده است.

Russell Crowe © AthenaTT

به گزارش APP ، راسل طی یک گفتگوی تلویزیونی در آمریکا پیشنهاد داده است تا به هر آمریکایی برای حل مشکلات بوجود آمده (این گزارش را بخوانید) مبلغ یک میلیون دلار داده شود.

منبع: +