این چند روز در مسیر هر روز ماشین جیپ خاکی رنگ قدیمی توجهم را در گوشهٔ خیابان جلب میکند صاحب آن پیرمردیست که ظاهرش به سوفیان بیشتر میماند. آن طوری که این چند روز دیده ام، تمام وسایل زندگیش در همان جیپ خاک گرفته است. چه شبها که برمیگردم و چه صبح که میآیم همان جاست. خودش هم همان دورو برها است. زندگی بی تکلفی دارد، نمیدانم چه باعث شده که این راه و سلوک را برای خود پیش بگیرد. بعضی وقتا صبحا او را قهوه ع به دست در یک مغازهٔ نزدیک دیده ام. زندگی جالبی دارد. به دور از همهٔ هیاهوی شهر. احتمالا باید خاطرات جالبی هم از این سالها تنهایی داشته باشد. امروز صبح دیگر او را ندیدم. احتمالا سفر دیگری آغاز کرده!
مسافر
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 پیام:
ارسال یک نظر
از اینکه با ارایه نظر ، همفکری میکنی ممنونم.